مهدویت
یا صاحب الزمان
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا سوره احزاب آیه ۳۳
۶۱ – (۲۴۲۴) حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَهَ، وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ نُمَیْرٍ – وَاللَّفْظُ لِأَبِی بَکْرٍ – قَالَا: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ، عَنْ زَکَرِیَّاءَ، عَنْ مُصْعَبِ بْنِ شَیْبَهَ، عَنْ صَفِیَّهَ بِنْتِ شَیْبَهَ، قَالَتْ: قَالَتْ عَائِشَهُ: خَرَجَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ غَدَاهً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ، فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ فَأَدْخَلَهُ، ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ، ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَهُ فَأَدْخَلَهَا، ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَدْخَلَهُ، ثُمَّ قَالَ: ” {إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا} [الأحزاب: ۳۳] "
صحیح مسلم ج۴ ص۱۸۸۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشیری النیسابوری (المتوفى: ۲۶۱هـ)، المحقق: محمد فؤاد عبد الباقی، الناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، عدد الأجزاء: ۵٫
عائشه گفت که رسول خدا صبح هنگام بیرون رفتند و بر روی دوش ایشان عبایی طرح دار از موی سیاه بود . پس حسن بن علی آمد پس او را در زیر عبا گرفت . پس حسین آمد و او را نیز وارد کرد . پس علی آمد او را نیز وارد کرد . سپس فرمود : خداوند می خواهد از شما اهل بیت پلیدی ها را دور کند و شما را پاک نماید .
آیه عطاء
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى سوره ضحی آیه ۵٫
وَأخرج العسکری فِی المواعظ وَابْن مرْدَوَیْه وَابْن لال وَابْن النجار عَن جَابر بن عبد الله قَالَ: دخل رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم على فَاطِمَه وَهِی تطحن بالرحى وَعَلَیْهَا کسَاء من حَملَه الإِبل فَلَمَّا نظر إِلَیْهَا قَالَ: یَا فَاطِمَه تعجلِی فتجرعی مرَارَه الدُّنْیَا لنعیم الْآخِرَه غَدا فَأنْزل الله {ولسوف یعطیک رَبک فترضى}
الدر المنثور ج۸ ص۵۴۳ المؤلف: عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی (المتوفى: ۹۱۱هـ)، الناشر: دار الفکر – بیروت، عدد الأجزاء: ۸٫
جابر بن عبدالله روایت کرده است که رسول خدا روزی فاطمه(سلام الله علیها) را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود افکنده بود. فرمود: یا فاطمه! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمتهای بهشتی بچش. به دنبال این جریان بود که آیه «وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى» نازل شد.
آیه ایثار
وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ . سوره حشر آیه ۹ .
أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلشِّیرَازِیُّ أَخْبَرَنَا أَبُو بَکْرٍ اَلْجَرْجَرَائِیُّ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ اَلْبَصْرِیُّ قَالَ: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عُمَرَ اَلدَّهَّانُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ کَثِیرٍ مَوْلَى عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ حَدَّثَنَا عَاصِمُ بْنُ کُلَیْبٍ عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ [قَالَ] إِنَّ رَجُلاً جَاءَ إِلَى اَلنَّبِیِّ ص فَشَکَا إِلَیْهِ اَلْجُوعَ فَبَعَثَ إِلَى بُیُوتِ أَزْوَاجِهِ-فَقُلْنَ مَا عِنْدَنَا إِلاَّ اَلْمَاءُ!!! فَقَالَ ص: مَنْ لِهَذَا اَللَّیْلَهَ فَقَالَ عَلِیٌّ : أَنَا یَا رَسُولَ اَللَّهِ . فَأَتَى فَاطِمَهَ فَأَعْلَمَهَا-فَقَالَتْ: مَا عِنْدَنَا إِلاَّ قُوتُ اَلصِّبْیَهِ، وَ لَکِنَّا نُؤْثِرُ بِهِ ضَیْفَنَا!!! فَقَالَ عَلِیٌّ : نَوِّمِی اَلصِّبْیَهَ، وَ [أَنَا]أُطْفِئُ اَلسِّرَاجَ لِلضَّیْفِ، فَفَعَلَتْ وَ عَشَّوُا اَلضَّیْفَ-فَلَمَّا أَصْبَحَ أَنْزَلَ اَللَّهُ فِیهِمْ هَذِهِ اَلْآیَهَ: وَ یُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ اَلْآیَهَ .
مردی خدمت پیامبر آمد و از گرسنگی خود شکایت کرد. وقتی پیامبر دید چیزی برای او در خانه همسرانش نیست، فرمود: کیست امشب او را میهمان کند؟ علی گفت: من ای رسول خدا! سپس به سوی فاطمه(سلام الله علیها) رفت و جریان را با او در میان گذاشت و فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: چیزی جز خوراک بچه ها نزد ما نیست، ولی ما میهمان را بر خود مقدم می داریم. پس علی گفت: بچه ها را بخوابان و من چراغ را برای میهمان روشن می نمایم. پس چنین کرد و میهمان خوراک خورد . پس از آنکه از میهمان پذیرایی فرمودند، در بامداد، خداوند این آیه را درباره آنان نازل فرمود:«وَ یُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ».
شواهد التنزیل ج۲ ص۳۳۱ نویسنده: حسکانی، عبید الله بن عبد الله محقق: محمودی، محمد باقر ناشر: التابعه لوزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه.
سوره کوثر
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ . سوره کوثر آیات ۱ تا ۳ .
طبق نقل بسیاری از دانشمندان اسلامی ، این سوره در جواب شماتت دشمنان اسلام، همچون عاص بن وائل و همراهانش نازل شده است. چون پسران رسول خدا، قاسم و عبدالله از دنیا رفتند، عاص بن وائل سهمی گفت: نسل او قطع شد و او ابتر و بی عقب است. خداوند متعال در پاسخش این آیه را (إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ) نازل کرد که خود عاص بن وائل ابتر و بدون عقب است.
فخر رازی که از اکابر علمای اهل تسنن است مینویسد:
وَالْقَوْلُ الثَّالِثُ: الْکَوْثَرُ أَوْلَادُهُ قَالُوا: لِأَنَّ هَذِهِ السُّورَهَ إِنَّمَا نَزَلَتْ رَدًّا عَلَى مَنْ عَابَهُ عَلَیْهِ السَّلَامُ بِعَدَمِ الْأَوْلَادِ، فَالْمَعْنَى أَنَّهُ یُعْطِیهِ نَسْلًا یَبْقَوْنَ عَلَى مَرِّ الزَّمَانِ، فَانْظُرْ کَمْ قُتِلَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ، ثُمَّ الْعَالَمُ مُمْتَلِئٌ مِنْهُمْ، وَلَمْ یَبْقَ مِنْ بَنِی أُمَیَّهَ فِی الدُّنْیَا أَحَدٌ یُعْبَأُ بِهِ، ثُمَّ انْظُرْ کَمْ کَانَ فِیهِمْ مِنَ الْأَکَابِرِ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَالْبَاقِرِ وَالصَّادِقِ وَالْکَاظِمِ وَالرِّضَا عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَالنَّفْسُ الزَّکِیَّهُ وَأَمْثَالُهُمْ.
مفاتیح الغیب ج۳۲ ص۳۱۳ المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسین التیمی الرازی الملقب بفخر الدین الرازی خطیب الری (المتوفى: ۶۰۶هـ)، الناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، الطبعه: الثالثه – ۱۴۲۰ هـ.
معنای سوره این است که خداوند به پیامبر نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند . بنگر چه تعداد از خانواده وی کشته شدند، در حالی که عالم از فرزندان رسول خدا مملو و آکنده است و هیچ کس از خاندان بنی امیه نمیتواند با وی در این زمینه برابری نماید، و نیز دقت کن که چگونه از نسل پیامبر، علمای بزرگواری مانند باقر، صادق، کاظم، رضا، و نفس زکیه پدیدار شدند.
ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد:
أرسل إلیه عمرو بن العاص یعیبه بأشیاء منها أنه یسمی حسنا و حسینا ولدی رسول الله ص فقال لرسوله قل للشانئ ابن الشانئ لو لم یکونا ولدیه لکان أبتر کما زعمه أبوک.
«عمرو بن عاص نامهای به امیرالمومنین فرستاد که در آن مواردی را بر آن حضرت عیب گرفته بود. از جمله آن که امام (علیه السلام) حسن و حسین را دو فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میداند. پس امام به پیک عمرو بن عاص گفت: به شانی بن شانی بگو: اگر حسن و حسین فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نبودند در این صورت پیامبر(صلی الله علیه و آله) ابتر میبود. در حالی که خداوند ابتر بودن را از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نفی کرده و به دشمن او نسبت داده است، همانگونه که پدرت گمان میبرد.»
إبن أبی الحدید المدائنی المعتزلی، أبو حامد عز الدین بن هبه الله بن محمد بن محمد (متوفای۶۵۵ هـ)، شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۳۳۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ناشر: دارالجبیل – بیروت / لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۶هـ – ۱۹۹۶م.
فاراقلیط
الف) همپاى قرآن:
و نیز اینکه رسولخدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: علىّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لایفترقان حتى یردا على الحوض(2) با توجه به اینکه در این عصر، وصایت و وراثت حضرت على(علیه السلام) در همه مقامات ولایتى و شئونات هدایتى اش تنها از آن حضرت مهدى (علیه السلام)مى باشد، بر چنین همراهى و همپایى و معیّتى، بین او و قرآن نیز دلالت دارد.
برای آنکه آدمی با تکذیب رسالت و یا با تأویل دلخواسته ی خبرهای آن و یا با بی مسؤولیتی، حقایق بزرگی چون معاد و حساب را تکذیب نکند، وحی برای او یادآور می شود که قرآن گفتاری قاطع و روشنگر است و شوخی نیست... قرآن، دروغ انگاران و کافران را بیم می دهد که خداوند به آنان نیرنگ می زند، لیک آنان را مهلتی می دهد و ای انسان! تو نیز شکیبایی کن و آنان را اندکی به حال خود واگذار.
لیک هرگز؛ آسمانها و زمین و لشکریان و ساکنان آنها، دادخواهی از این گردنکش نابخرد، در روز موعود را انتظار می کشند و سنتهای پروردگار در میان آفریدگانش که از آسمان آکنده از برج در ژرفای مکان تا به روز موعود در افق زمان و تا گواه و مورد گواهی کشیده می شود، این انسان ناتوان و مسکین را فرا می گیرد، پس گریزگاه کجاست؟